سرویس ورزش مشرق – المپیک زمستانی ۲۰۱۸ پیونگ چانگ کره جنوبی برای کاروان تیم ملی کشورمان از ۲۴ بهمن ماه سال جاری شروع و در تاریخ سوم اسفند ماه جاری به پایان رسید. آنچه برای تیم ملی اسکی آقایان و بانوان کشورمان برجای ماند، حجم زیادی از عکسهای یادگاری با لبخندهای دندان نما بود که بیشتر از هر چیز به درد اینستاگرام و پروفایل تلگرام می خورد تا ۸۰ میلیون ایرانی که چشم انتظار سرود "ورزشکاران... دلاوران... نام آوران..." بودند!
نمونه اش حضور فروغ عباسی در رقابتهای اسکی آلپاین رشته مارپیچ کوچک بود. او در المپیک قبل در سوچی توانسته بود رتبه چهل و هشتم (!) را به نام کشورمان بزند ولی در این دوره و پس از صرف ۴ سال زمان و هزینه اردوهای مختلف در داخل و خارج با یک پله نزول موفق (!) شد رتبه چهل و نهم را از آن کشورمان کند! تا فقط از خط پایان رد شده باشد! گرچه ۵ نفر دیگر هم بعد از بانوی اسکی باز کشورمان از خط رد شدند چون رقابت با حضور ۵۴ اسکی باز برگزار شده بود!
البته این موضوع فقط شامل حال این بانوی اسکی باز کشورمان نمی شد. آنچه در کاروان تیم ملی اسکی در المپیک به چشم نمی خورد "پیشرفت" بود که اگر بود امروز رؤسای فدراسیون گوش فلک را با آن کر کرده بودند.
در این دور از رقابت ها سمانه بیرامی باهر، سید ستار صید، فروغ عباسی و محمد کیادربندسری شرکت کنندگان تیم ملی اسکی بودند که به ترتیب قرار بود در کراس کانتری رشته اسپرینت، کراس کانتری رشته ۱۰ و ۱۵ کیلومتر، آلپاین رشته مارپیچ کوچک و بزرگ شرکت کنند و اتفاقا همه غیر از یک نفر در همه رشته هایی که باید، حضور یافتند اما پرچمدار کاروان از شرکت در رشته تخصصی اش بازماند. البته نه به دلیل آسیب دیدگی یا گیر کردن در توفانی که ورزشکاران را در محل برگزاری مسابقات غافلگیر کرد. خیر! بلکه به دلیل ناآگاهی مسئولان کاروان و فدراسیونی که در مجموع، سهم گروه معدودی است و تعلقی به کشور ندارد.
ظاهرا مسئولان فدراسیون و سرپرست کاروان آیین نامه بازیها را به دقت مطالعه نکرده بودند یا شاید اصلا مطالعه ای در این باره نداشتند که پرچمدار هر کاروان، فقط در یک رشته مجوز شرکت در المپیک را خواهد داشت. رئیس، دبیر، نایب رئیس و مسئول بخش بین الملل این فدراسیون چه پاسخی برای این اتفاقات دارند؟
به گزارش مشرق، بهرام ساوهشمشکی سرپرست تیم اعزامی در این باره که چرا بیرامی در رشته ای که می توانست نتیجه بهتری بگیرد اینگونه توضیح داد: «با توجه به سهمیه سمانه بیرامیباهر و امتیازاتی که بدست آورده بود، مجوز حضور در هر دو مسابقه اسپرینت و یا ۱۰ کیلومتر استقامت را کسب کرده بود و می توانست در یکی از این دو مسابقه شرکت نماید. بر همین اساس، اطلاعرسانی در خصوص برنامه زمانبندی هر دو مسابقه اسپرینت و ۱۰ کیلومتر استقامت صورت گرفت و در نهایت بر اساس تصمیم کادر فنی، بیرامیباهر در مسابقه اسپرینت حضور یافت!». البته ساوه شمشکی نگفت که مسئولان کاروان نمی دانستند قوانین به شکلی بود که پرچمدار فقط در یک رشته اجازه اسکی کردن داشته است.
ناگفته نماند سمانه بیرامی ملیپوش اسکی صحرانوردی در ماده اسپرینت با زمان ۴:۴۷.۹۱ در رده شصت و هشتم (!) قرار گرفت. جالبتر اینکه مسئولان کمیته المپیک در نحوه اعلام این خبر عنوان کردند "بانوی اسکی باز ایرانی با ثبت زمان ۴:۴۷.۹۱ با غرور، مفتخر به عبور از خط پایان شد"!
از دیگر توفیقات ورزشکاران اعزامی کشورمان به بازیهای زمستانی کسب عنوان چهل و دوم "محمد کیادربندسری" در ماده مارپیچ کوچک بود که در مانش اول با زمان ۵۵.۶۶ ثانیه چهل و دوم شد! دربندسری در مانش دوم نیز با زمان ۵۷.۰۳ ثانیه و در مجموع با زمان ۱:۵۲.۶۹ در رده سی و چهارم قرار گرفت.
اوج موفقیت اسکی بازان کشورمان کسب رتبه هفتاد و هفتم در رشته صحرانوردی سیدستار صید با زمان ۳:۵۶.۰۸ بود. در پایان این دور تنها ۳۰ نفر برتر به مرحله بعد راه یافتند و اسکی باز کشورمان با نفر سی ام ۴۷ نفر(!) فاصله داشت. او ۴۸ دقیقه بعد از نفر اول از خط پایان رده شد. در این ماده ورزشکار فنلاندی با زمان ۳:۰۸.۵۴ جایگاه نخست را کسب کرد.
شاید این انتقادات کمی بیرحمانه به نظر برسد اما قیاس اخبار قهرمانی های اسکی بازان کشورمان در مسابقات بین المللی (!) داخلی با رقابتهایی در سطح اول دنیا مشخص می کند برپایی تورنمنتهای اسکی چمن و برف در برخی ایام سال با پسوند "جام جهانی" که همواره با حضور یکی دو تن از ورزشکاران وطنی روی سکوهای اول تا سومی نیز به پایان می رسد خالی از رقبای واقعی و اسکی بازان سطح بالای دنیاست. البته دستگاه های مسئول در ورزش نیز به درستی نمی دانند که ورزشکارانی که برای رقابت با اسکی بازان کشورمان کنارشان سُرسُره بازی می کنند اصلا در عالم اسکی، محلی از اعراب دارند یا نه!
کشتی، کاراته، وزنه برداری، ووشو یا دیگر رشته های انفرادی تعدادی ورزشکار شناخته شده در سطح جهانی دارند که برای طیف مخاطب این رشته ها نیز شناخته شده هستند ولی در بین ۸۰ میلیون ایرانی شاید ۲۰ نفر هم ندانند که بطور مثال قهرمان اسکی آلپاین جهان کیست و از کدام کشور است! در چنین فضایی به راحتی می توان هر کسی را به عنوان قهرمان جهان به مخاطب عام اسکی قالب کرد.
مروری بر نتایج کاروان ورزشهای زمستانی کشورمان نشان میدهد عملا شاهد یک مجموعه ناکارآمد و گلچین شده از چند منطقه و خانواده هستیم. چرا باید بودجه کشور صرف اعزامهای توریستی و بیفایده شود که عملا غرور یک ملت را بازیچه خود قرار داده است. امروز، فدراسیون باید پاسخگو باشد که این کاروان و مجموعه خانوادگی اسکی کشور که عموما در چهار دهه اخیر، کار را در انحصار خود قرار داده اند، به کدام سو می روند. قرار است این دورهمی مدیریتی تا کجا ادامه داشته باشد؟ بهتر نیست واقع بینانه تصمیم گرفته و این فدراسیون و ورزش را یا همگانی و مردمی کنیم یا قید فعالیت و حضور بی ثمرش را زد؟ پاسخ به این پرسش می تواند راهگشای وضعیت بغرنج این ورزش باشد.